سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آگهی مشاغل تهران و اصفهان

حق شادی و شادمان زیستن، حقی است بنیادی و اساسی و ایرانیان از جمله نخستین مل تهای جهانند که قرن ها پیش به این حق حیاتی پی برده و همگام با دگرگونی و جشن طبیعت، «جشن نوروز » را پای هگذاری کرد هاند. ایرانی خو شذوق و هوشمند، با دیدن سبزه ها و شکوفه گلها و سبزپوشی درختان، هماهنگ و همگام با آنها، با دلی شاد و لبی خندان، لباس نو پوشید و به دید و بازدید نوروزی و خجسته گویی و نیایش به درگاه اهورا و خداوند هست یبخش پرداخت.

این شیوه شادمانی و شادی گرایی، به صورت رسم و سنتی پایدار و پاینده درآمد و سد ههای درازنا، زندگی ایرانیان را روشنی و نشاط و نیرو بخشید. ابتکار و زمان پیدایش این جشن زندگ یساز را به جمشید جم و دوران فرمانروایی او نسبت میدهند که به هزاران سال پیش برم یگردد. از آن زمان به بعد، هر سال ایرانیان، این جشن نوسازی و نوزیستی را برپا میدارند و آن را به عنوان بخشی از هویت و چیستی فرهنگی خود به نام خداوند عشق و شادی آفرین استوار ساخته اند، به همین جهت، «نوروز » همچون درختی تنومند، به رغم همه تاز شهای دشمنان از گزند بادها و بارانها و توفانهای تاریخ مصون مانده است.

رمز و راز بقا و پایندگی نوروز را می باید در ضمیر و وجدان ایرانیان جستجو کرد. روانشناس نابغه سویسی، کارل گوستاویونگ می گوید که هر قومی برای همیشه ویژگی های قومی خود را در نهانخانه وجود نگه میدارد. او علاوه می کند که «الگوی کهن پدر » و ویژگ یهای نیاکانی در وجود ما باقی م یمانند.

پژوهش های ژنتیکی دانشمندان در قرن حاضر، نیز تاییدگر این نظر است. حافظ جاودانه ما نیز می گوید: «آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست... » تازشگرانی که قرن ها با این عادت و سنت زیبای نیاکانی درافتاده و قصد توقف و تعطیلی آن را در سر م یپرورانده اند، خسته و پشیمان، در برابر ژرف ریشگی و سترگی و پایندگی آن، سر تسلیم فرود آوردند. نوروز ایرانی، یعنی فراخواندن ما به نوسازی تن، جان و روان و الها مبخشی به نوسازی خانه و کاشانه نیاکانی مان. بر این پایه و پیشینه، نوروز ایرانی به صورت یک «حق شادی » تثبیت شده است و ما را به شادمانی و شادزیستی فر ام یخواند. ما ایرانیان بر رغم همه غ مها، فشارها، محدودیت ها و محرومی تها، با خریدن یک جعبه شیرینی، پوشیدن یک جفت کفش نو یا جوراب و پیراهن نو، شادمانه به دید و بازدید عزیزان، خویشان و دوستان خود می رویم و حتا با مخالفان و قهرپیشگان خود، آشتی می کنیم و صلح و دوستی و پیوندهای انسانی و ایرانی خود را تازه و تجدید می کنیم! شادپوشی و شادنوشی ایرانیان در فصل تحول و رنگارنگی طبیعت، نشانه همرنگی و هماهنگی انسان با رنگارنگی طبیعت و خلقت است. طبیعت و خلقت متنوع و رنگارنگ است. سبز، سرخ، زرد، نارنجی، طلایی، سفید، آبی، قهوه ای و سیاه، رنگ های شاخص محیط زندگ یاند. هر یک از این رن گها، تاثیر ویژه خود را بر روح و روان انسان بجا می گذارند و انتخاب آنها بیانگر روحیه و ذوق و سلیقه انسا نها م یباشند. به پیروی از این اصل رنگارنگی و رن گدوستی، ایرانیان در درازنای تاریخ خود و بویژه در فصل بهار و فرا رسیدن نوروز شاد یآور، لباس های رنگین م یپوشیدند اما در برخی از سا لها و قر نها، به علت نفوذ و رسوخ فرهن گهای دیگری، به تدریج رن گهای تیره، بویژه رنگ سیاه معمول شد. براستی ملتی که بهار و نوروزش، آن قدر متنوع و رنگین و رنگارنگ است، چرا لباس و ت نپوش جمعیتی از آن، تیره و سیاهرنگ شده است؟! این سوالی است که هم در درون جامعه و هم در روابط جهانی مطرح م یشود. نم یدانم کی بود که شنیدم یک خبرنگار کنجکاو پرسیده بود در کشوری که جشن بزرگش هماهنگ با بهار پرگل و سبزه آ نقدر رنگارنگ است، چرا در میان ای نهمه رن گهای طبیعی، برخی افراد رنگ سیاه و تیره را برگزیده اند؟ این سوال با سکوت مواجه شد ولی می توان گفت که این گرایش به سیاهپوشی به عرف و عادت و علاقه و اعتقاد برخی نیز ارتباط دارد. شاید آنها این رنگ را م یپسندند... باری، اعجاز و شگفتی نوروز تنها در نو شدن لباس و رنگارنگی آن نهفته نیست، بلکه در تداوم دوست یها، رفع کدورت ها و گسترش آشت یها نیز نقش دارد. توسعه تعامل و همکاری ایرانیان با دیگر انسا نها و مل تها نیز از برکت شادی گرایی نوروزی است. امروزه نوروز ایرانی ب هدلیل زیبایی و دوام و دیرینگی خود از سوی سازمان جهانی یونسکو، در شمار عیدها و جش نهای جهانی به رسمیت شناخته شده و به صورت یکی از زیباترین جش نهای جهانی جلو هگری و شادی بخشی م یکند... خواهرم، برادرم! در آستانه آمدن فصل بهار و فرارسیدن نوروز گرامی، دلت را و فکرت را نوسازی کن! پیشاپیش نوروزتان خجسته باد! دلتان شاد و امیدوار و ایران اسلامی همواره آباد، آزاد، شاد و سرفراز باد!

 

اسکان مسافران نوروزی در اصفهان